چیزهایی که درباره فیلم ارباب حلقه ها باید بدانید
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 10811
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر
ژانـــر :فانتزی، رومانس حماسی و اقتباس ادبی كارگردان : پیتر جکسون تهيه كننده : پیتر جکسون- بری ام آزبورن- تیم سندرز – فرن والش نويسنده داستان اصلي : جی.آر.آر.تالکین نويسندگان فيلم نامه : پیترجکسون- فرن والش- فیلیپا بوینز موزيك متن : هاوارد شور فيلم بردار : اندرو لزنی تدوين : جان گیلبرت تاريخ نمايش : 18 دسامبر 2002 زمان فيلم : 179 دقيقه نسخه سینمایی كمپاني : نیولاین سینما محصول: آمريكا و نیوزیلند _ انگلیسی بازيگران: یان مک کلن: گاندولف ویگو. مورتنسن : آراگورن اورلاندو بلوم: لگولاس الیجا وود:فرودو شون آستین : سام وایز گمجی کیت بلانشت : بانوی جنگل "گالادریل" سالا بیکر: سایرون کریستوفر لی: سارامون یان هولم: بیل بو بگینز دومینیک موناگان: مری برندی باک بیلی بوید: پره گرین "پیپین" توک شون بین: بورومیر برنارد هيل : تئودن كارل اوربان : ايمور ديويد ونهام : فارمير درباره رمان ارباب حلقه ها: ارباب حلقه‌ها رمانی خیال‌پردازی حماسی (High fantasy) به قلم ج.ر.ر. تالکین واژه شناس و استاد دانشگاه آکسفورد نگارش شده است. این داستان ادامه‌ای بر اثر پیشین تالکین با نام هابیت است که داستانی فاتنزی می باشد. این کتاب طی ۱۲ سال از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۹ که بیشتر آن در زمان جنگ جهانی دوم بوده نگارش شده است. اگر چه این کتاب در بین خوانندگان به شکل یک سه گانه جا افتاده است، اما در ابتدا بنا بود تا این اثر جلد اول کتاب سیلماریلیون باشد که نویسنده بخاطر دلایل اقتصادی تصمیم گرفت تا جلد دوم را حذف کند، و کتاب ارباب حلقه‌ها را در سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۵ در سه جلد منتشر کند.از آن زمان تا کنون کتاب ارباب حلقه‌ها بارها تجدید چاپ شده و به زبانهای زیادی ترجمه شده است، و هم اکنون یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتابهای ادبیات در قرن ۲۱ می باشد. ارباب حلقه‌ها در سال ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵ در سه جلد - با عناوین یاران حلقه، دو برج و بازگشت پادشاه - چاپ شده‌است. مقدمه: در این دوره زمانه که فراماسون مد روز شده و هر بنی و بشری هرآنچه می خواهد را به آن ربط می دهد ، مطمئنا شاهکار های سینما جهان هم جان سالم بدر نخواهند برد . ما مردمی مسلمان هستیم ، مبدا و انتهای زندگی ما خداست ، مشکل مسئولین ما این است که میخواهند با کوبیدن بر سر دیگری خود را خوب جلوه دهند ، مسئولین عزیز شما از چه می ترسید ، مگر ما مسلمان نیستیم و دینمان کامل نیست؟ پس شیطان پرستی در ما راه ندارد ، حال اگر مسئله چیز دیگری است، دیگر خود دانید ولی خواهشنا اینگونه بر سر فیلم های سینمایی نکوبید ، فیلم عشق زندگی ماست ، لطفا آن را دیگر از ما نگیرید . نقد و بررسی کامل مجموعه Lord of the Rings (ارباب حلقه ها) سه گانه ارباب حلقه ها ، بزرگترین فیلم فانتزی جهان به کارگردانی استاد پیتر جکسون کبیر ، تنها سه گانه ای که هر سه فیلم آن در لیست 250 فیلم برتر دنیا وجود دارد و جالب تر اینجاست این سه فیلم به ترتیب اپیزود ها، در رتبه های 17 ، 29 و 11 قرار دارند که خود یک رکورد است . برای من ارباب حلقه ها ورودی به سینما بود، شاید هم برای خیلی های دیگر هم همینطور بوده باشد . یکی از کامل ترین فیلم های هالیوودی ، چه از نظر داستان ، چه از نظر کارگردانی و جه از نظر عوامل فنی . فیلمی ساخته شده بر اساس سه کتاب ارباب حلقه های نوشته جی.ر.ر تالکین. فیلم ارباب حلقه ها، داستان هابیتی را روایت می کند که وارد بزرگترین ماجرای زندگی خویش شده و باید حلقه ای که نماد سیاهی کامل در در دنیا است را به کوهی که در آن ساخته شده ببرد و آن را نابود سازد . تمرک اصلی هر سه قسمت این فیلم، بر روی خط داستانی کوتاه ذکر شده در بالا است. معمولا بین اپیزودهای مختلف فیلم های بزرگ چند گانه سینما، نوعی تفاوت و استقلال وجود دارد و نمی توان بینشان رابطه برقرار کرد ، ولی ارباب حلقه ها اینگونه نیست و هر سه اپیزود کاملا به هم ربط دارند و هیچ گونه گسستگی بین آنها نیست . نکته قابل ذکر دیگر در فیلم ارباب حلقه واقعیت گرایی آن است. این اسم را من از ذهن خود بیرون آورده و بر روی این فیلم می گذارم ، حالا منظورم از این حرف چیست ؟ فیلمی که درکش راحت است ، شما آنرا به راحتی هضم می کنید. درست مانند فیلم های آواتار یا سرآغاز ، با اینکه فیلم هایی در ژانر تخیلی هستند، ولی درک آنها و ارتباط برقرار کردن با آنها کاری آسان است زیرا در فیلم های اغراق صورت نمی گیرد ، و اگر هم صورت بگیرد، اغراق های طبیعی است و باز قابل هضم . در این فیلم ها خبری از انسانی با قدرت مافوق طبیعی نیست که با دیدن آن چشمانتان بیرون زده و بگوئید این دیگر یعنی چه یا مثلا اتفاقات اغراق آمیز . همه چیز تعریف شده هستند ، اتفاقات با اینکه گاهی غیر قابل پیش بینی اند ولی از داستان دور نیستند . مخروطی از تخیل و واقعیت ، این چیزی است که مورد نظر من است . شیوه روایتی فیلم در هیج جایی کم نمی آورد ، موزیک و فیلم برداری فوق العاده فیلم باعث می شود هز لحظه فیلم جذاب تر و هر آنچه را که کارگردان قصد داشته، جذاب تر به نظر برسد . کاراکتر ها هم قابل درک هستند ، کمتر پیش می آید وجود کاراکتری را اضافه حس کنید یا مثلا با دیالوگ های یک کاراکتر نتوانید ارتباط برقرار کنید. هم بازی ها و هم دیالوگ ها و هم خط داستان توانسته اند با هم و در کنار هم، از تمام قابلیت های خود، برای هر چه بهتر و بهتر کردن فیلم استفاده کنند . شاید تنها لحظه ای که که تماشاگران فیلم، از پیروزی طرف سفید بر طرف تاریکی خوشحال نشوند (بر خلاف بسیاری دیگر از فیلم ها) آخر فیلم باشد، چون پایان فیلم است و دوست نداربد فیلم تمام شود. همذات پنداری با کاراکتر ها باعث می شود در لحظه های غم ناراحت شوید ، لحظه شادی خوشحال شوید. مطمئنا در سه گانه ای به این بزرگی که زمان هر سه قسمت حدود 6 فیلم هالیوودی است داستان های فرعی زیادی وجود داشته باشد که به لطف فیلمنامه عالی و تحسین برانگیز پیتر جکسون، نه تنها لطمه ای به داستان اصلی نمی رسد، بلکه آن را به شکلی حتی جذاب تر بر روی پرده عریض سینما به تصویر می کشد. یکی از اصلی ترین ارکان سه گانه ارباب حلقه ها ، جلوه های ویژه فوق العاده آن است . جلوه های ویژه ای که در زمان خود، استانداردهایی جدید برای فیلم و فیلمسازی ایجاد کردند تا آنجا پیش رفتند که باعث مات کردن بینندگان در قسمت آخر این مجموعه عظیم شد. اما با تمام اینها، چیزی که باعث بزرگی ارباب حلقه ها شده، جلوه های ویژه نیست، بلکه مجموعه داستان عالی، شیوه روایی بی نقص، کارگردانی استادانه، صحنه پردازی زیبا، فیلمنامه ای دقیق و در کنار اینها موسیقی متن فوق العاده و جلوه های ویژه تحسین برانگیز آن است. بازی بازیگران فیلم و اجرای آنان نیز تحسین برانگیز است. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که ارباب حلقه ها، فیلمی داستان محور است و نه بازیگر محور، به همین دلیل، هیچگاه بازیگران فیلم نمیتوانند در حدی ظاهر شوند که مثلا نامزد اسکار بشوند. دلیل این موضوع هم این است که اساسا فیلمنامه، به دلیل گستردگی داستان، هیچ گاه به یک بازیگر آنچنان اجازه نمی دهد تا بخواهد یکه و تنها بار قسمت اعظمی از فیلم را بر دوش بکشد. آنچه که این فیلم را با موفقیت به سرانجام می رساند، نه فیلمنامه است و نه بازیگران و کارگردان و آهنگساز و ... بلکه همه آنها با همدیگر هستند. اتفاقا به همین دلیل است که عده بسیاری، ارباب حلقه ها را جزو شاهکار های تاریخ سینما می دانند. در اینجا لازم است از فیلمبرداری عالی و موسیقی متن فوق العاده فیلم نیز یاد کنم. نکته جالب اینجاست که این دو عامل، از همان قسمت اول این مجموعه، جزو نقاط قوت فیلم بوده اند اما با گذشت زمان، این دو، کامل و کامل تر شده اند و کار را در قسمت آخر به جایی رسانده اند که بیننده را انگشت به دهان می کند. صحنه های نبرد، شیوه نشان دادن یورش دو طرف به سوی همدیگر و حتی سخنرانی ساده پادشاه روهان (در قسمت سوم) قبل از حمله به سوی دشمن و آن انگیزه ای که به افراد خودی می داد، همه و همه آنقدر واقعی و تاثیر گذار از آب در آمده اند که بیننده را تحت تاثیر خود قرار می دهد. مطمئنا جنگ بین خیر و شر موضوع خیلی از فیلم های دنیا است که در عموم فیلم های هالیوودی با کمی چاشنی علمی تخیلی روایت می شوند. در روزهای اول سینما، مخلوط شدن این تم با تخیل مخاطبین خاص خود را داشت ( البته هنوز هم دارد ولی نه از قشر فیلم شناس جامعه ) که تقابل خیر و شر با نیروهای فوق العاده بود ، این تم هنوز هم وجود دارد ولی قدرت خود را از دست داد تا بازهم با اضافه شدن مزه ای جدید جان تازه ای گرفت ، ورود تاریکی ، روابط عمیق انسانی و واقعیت به آن ، مانند شاهکار اخیر شوالیه تاریکی و تم قدیمی که طرفداران قوی نداشت . ولی ارباب حلقه ها از این دو تم گذشت ، در ارباب حلقه ها تخیل ، تاریکی ، روابط انسانی ، اخلاقیات انسانی همه و همه وجود دارد و هر یک در جای خود قرار میگیرند و با این که تخیل بر فیلم حکم فرماست، اما مخاطب واقعیت آن را با گوشت و استخوان خویش حس می کند . فیلم ارباب حلقه های بزرگترین و موفق ترین فیلم فانتزی جهان است و شاید هم خواهد بود و به این زودی ها مخاطب خود را از دست نخواهد داد و به شخصه منتظر فیلم هابیت اثر بعدی پیتر جکسون که به گذشته سه گانه ارباب حلقه ها باز میگردد هستم . اخیرا شاهد نقد هایی از این فیلم بوده ام که از سوی برخی برای هر چه بیشتر خود شیرینی کردن و جلب توجه هر چه بیشتر، رنگ و بویی سیاسی به فیلم ارباب حلقه ها داده اند و آن را مرتبط با مثلا فلان کشور و .. دانسته اند. من و امثال من عاشق سینما هستیم ، فیلم ها را می بینیم برای خودمان تحلیل می کنیم ، و از اینکار هم لذت می بریم. شخصا از اینکه برخی فکر می کنند هر آنچه که آنها فکر می کنند درست است و بقیه مردم را انسانهایی نادان تصور می کنند که باید به آنها گفت که چه درست است و چه غلط، متنفرم. فیلم های سینمایی، لوازم الکترونیکی و هر آنچه را که فکرش را بکنید را هجوم غربی ها برای مشغول کردن فکر عمومی می دانند. در این باره یاد لطیفه ای می افتم " روزی یک بنده ای در حال رانندگی در اتوبان تهران کرج بود ، رادیو را روشن کرد ، از رادیو شنید : هموطنان عزیز ، در اتوبان تهران کرج مواظب باشید ، فردی برعکس همه در حال رانندگی است ، فرد پیش خود گفت : خدا لعنتشون کنه ، یکی دو تا که نیستن ." نویسنده و منتقد : شهرياراواز در حاشیه سه گانه ارباب حلقه ها یك: سه گانه «ارباب حلقه ها» (راهیان حلقه، دو برج، بازگشت پادشاه)، ساخته «پیتر جكسن» (براساس شاهكار جی. آر. آر. تالكین) یكی از قله های تاریخ سینما است؛ به همین صراحت. هیچ تماشاگر فیلم دیده و خوش ذوقی را پیدا نمی كنید كه این سه فیلم به مذاقش خوش نیاید. ارباب حلقه ها اگر مخالفانی دارد آنها هستند كه داستان هایی از این دست را، حكایت هایی می دانند برای سرگرم كردن كودكان و خیال می كنند هرچیزی كه رنگی از افسانه داشته باشد، به كودكان تعلق دارد. اما چنین نیست و استقبال پرشور تماشاگران ارباب حلقه ها، در طول سه سال پیاپی، نشان داد كه نسل تماشاگران خوش ذوق منقرض نشده و هنوز كسانی پیدا می شوند كه معنای سینما را می فهمند و می دانند فیلم ها قرار است آدم ها را از این دنیایی كه در آن زندگی می كنند، ببرند به دنیایی دیگر. دو: به فیلم درآوردن رمان های خواندنی، رمان هایی كه سرشار از جزئیات شگفت انگیز و داستان های فرعی فراوان اند، كار آسانی نیست. در واقع، كاری است ناشدنی و كم پیش می آید كه كارگردانی پیدا شود و داستان را طوری بسازد كه روح اثر، در ساخته اش باشد. همه آن شیفتگان ارباب حلقه ها كه سال های سال می گفتند كسی نمی تواند (حق ندارد) رمان محبوب شان را به فیلم درآورد، نگران بودند كه در این تبدیل، چیزی از داستان هدر برود. بخشی از آن یا شخصیتی، كمرنگ شود، یا به دلیلی حذفش كنند.این گونه است كه بعد از نمایش بخش اول (راهیان حلقه) غرزدن ها شروع شد و آنها كه رمان را بیش تر از هرچیزی دوست داشتند، گفتند جكسن این شیفته واقعی تالكین و داستان هایش، اصل وفاداری را رعایت نكرده و «تام بامبادیل» را، كه یكی از شخصیت های فرعی جلد اول است، در فیلمش حذف كرده است. آنها درست می گفتند؛ اثری از بامبادیل در فیلم نیست، اما چه كسی گفته در اقتباسی از یك رمان همه شخصیت ها (حتی شخصیت های فرعی) را باید به فیلم منتقل كرد؟ كار جكسن در این سه گانه، فشرده سازی رمان است به معنای دقیق كلمه. درست می گفتند آن منتقدانی كه نوشته بودند توقع وفاداری فیلم به رمان، چیز بیهوده ای است و مجموعه فیلم های «هری پاتر» (به خصوص قسمت های اول و دوم) را مثال می آوردند كه هرچند از بسیاری جهات به رمان وفادار بود، اما فیلم هایی دیدنی (ماندنی؟) از كار درنیامده بودند. سه: ارباب حلقه ها، سال به سال به نمایش درآمد، درست مثل رمانی كه جلد به جلد منتشر می شود.تماشاگرانی كه رمان تالكین را خوانده و دوستش داشتند، از دیدن تصاویری كه چیزی بود شبیه خیال آنها، به هیجان آمدند و این هیجان، فیلم به فیلم بیش تر شد، تا اینكه داوران آكادمی اسكار در اقدامی ستایش انگیز (این یكی از معدود دفعاتی است كه باید از اسكار دفاع كرد) یازده مجسمه طلایی اسكار را به ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه دادند. و اگر درست یادم مانده باشد، این قسمت ارباب حلقه ها در یازده رشته نامزد شده بود، یعنی در آن یازده رشته، هیچ فیلمی، در حد ارباب حلقه ها نبود. و معنای این اقدام پسندیده چه می تواند باشد، جز اینكه ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه، یكی از بهترین و بزرگ ترین فیلم های تاریخ سینما است؟ چهار: در همه نقد و تحلیل هایی كه درباره این سه گانه نوشته شد، منتقدان روی این نكته تاكید كرده بودند كه ارباب حلقه ها، در بهترین زمان ممكن ساخته شد. از سویی، پیش از آن، تكنولوژی سینما آن قدر پیشرفت نكرده بود كه بتوانند فیلمی بسازند در خور تالكین و شاهكارش. و از سویی دیگر لابد حكمتی داشته كه فیلمی درباره دنیایی خیالی را در شروع هزاره سوم ساخته اند. منتقدان توضیح داده بودند كه به اعتقاد جمعی از مسیحیان، در آستانه هر هزاره، دنیا دگرگون می شود و پیش از این دگرگونی عظیم، سخنان ناگفته را باید به زبان آورد و رازهایی را كه از هزاره های قبلی، سربسته مانده، یك به یك باید افشا كرد. (یك نمونه این عقیده را در رمان رمز داوینچی، نوشته دن براون هم می توان دید. ران هوارد از روی این رمان فیلمی ساخته كه قرار است افتتاحیه جشنواره كن باشد.) ماجرا شاید آن قدر هم كه می گویند پیچیده نباشد، اما به هرحال، مسئله این است كه ارباب حلقه ها در بهترین زمان ممكن ساخته شد و توقع تماشاگران را از فیلم های افسانه ای بالا برد. از این به بعد، نمی توان هر فیلم بی در و پیكری را به نام افسانه تحویل تماشاگران داد. پنج: از میان این سه گانه، بخش سوم (بازگشت پادشاه)، بی شك بهترین آنها است، فیلمی در نهایت كمال. یكی از بهترین حماسه هایی كه در طول سال های زندگی می توانید تماشا كنید و ببینید پیتر جكسن در این فیلم آخر، كه چیزی حدود سه ساعت و ربع طول می كشد، چگونه همه چیز را گسترش می دهد و تماشاگر را سر ذوق می آورد. اصلاً هیچ تماشاگری را پیدا نمی كنید كه تقلاهای «فرودو» را كه در این بخش بیش تر شده، با جدیت تمام دنبال نكند. جز این، فیلم در این بخش، و به خصوص بخش پایانی این قسمت، درست از همان راهی می رود كه تالكین در رمانش رفته بود و البته، این را هم داشته باشید كه وقتی فیلم تمام می شود، چیزی غریب، تماشاگر را دربر می گیرد. حسی كه شاید از جنس غم باشد: یعنی تمام شد؟ یعنی داستان ادامه ندارد؟ حیف نیست؟




مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: